Romans |
|||
یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, :: 18:2 :: نويسنده : فریبا
به تو مي انديشم! به تو اي گوهر يگانه كه در صدف سينه ي من جا داري. تو فروغ سحري يا مي درون جامي يا شكوه شاهي؟ هر زمان جلوه ي تو رنگ دگر مي گيرد. به دعاي تو قسم، به پريشاني دل و به شكيبايي جان : گر گذشت به غم و حسرت، امروز و فردايي دگر مي سوزم و به تو مي اندشم. به خداي عشق و مستي : به خدا اگر بخندم؛ به خدا اگر بگريم؛ به خدا اگر بگويم؛ به خدا اگر بنالم؛ به خدا اگر نباشم؛ تويي آخرين تلاشم، تويي آخرين اميدم، تويي آخرين سرايم، تويي آخرين بهارم، تويي آخرين نگاهم. وقتي رقص باران را بر گونه ي پونه هاي پاي كوه مي بينم؛ وقتي زلال چشمه سار در ميان دشت و چمن هر بيننده اي را به وجد مي آورد؛ وقتي حتي با باد پاييزي برگها آواز مرگ سر مي دهند، به تو مي انديشم! نظرات شما عزیزان:
پيوندها
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|